شرم وحیا

۱- دقت کردین که شرم و حیای ما ایرانی ها چقدر زبانزد عام و خاصه؟ بیشترین رکورد جستجو برای کلمات شـــهوت برانگیز مال خودمونه ، بعد توی کلیپهایی که در لس آنجلس و دوبی و غیره می سازیم هم حتی ، زن و مرد داستان فاصله ی شرعی رو حفظ میکنن و امکان نداره لبهای همدیگرو ماچ کنن. می پرسین چرا؟ چون ما حیا داریم ، ناموس سرمون میشه.

۲- تلویزیون در اخبار ۲۲ اعلام کرد که زائران حج  » چیز مخدر » دنبال خودشان نبرند.عبارت فخیمه ی » چیز مخدر » زمانی  تولید میشود که ما می خواهیم معتاد بودن حجاج ایرانی و اصولا وجود افراد ایرانی معتاد را در جامعه ۷۰ میلیونی انکار کنیم. یعنی کسی مواد مخدر دنبال خودش نمی بره اصولا، بعضی ایرانی نماها فقط » چیز مخدر » با خودشون میبرن. ناز بشیم.

۳- به این لحظه فکر کنین که استیضاح «کردان» جاعل مدرک ، در مجلس  رای نیاره و این مرتیکه ی متقلب وزیر کشور باقی بمونه. عجیبه ولی ممکنه.

یکی از دوستان با بررسی مدرک دکترای جعلی این مردک ، نکته جالبی می گفت . توی مدرک یکی دو تا غلط املایی هست ، از جمله به جای کلمه ی Entitle ، نوشته شده Intitle. حضرات میگن جاعل مدرک نماینده انتشارات دانشگاه آکسفورد بوده، از همچین آدمی چنین اشتباهی خیلی بعیده. این آشغالی که به علت قحط الرجال توی مملکت اسلامی وزیر شده خودش این مدرک رو جعل کرده .

۴- اول خیابون ایرانشهر از کریمخان ، یک جایی هست به نام اغذیه کوروش. اونایی که ساندویچ کثیف واقعی می خوان برن اونجا. فری کثیف و ….. چیزی بیشتر از ژست و  روشنفکر نمایی نیست.

;|+| نوشته شده در ;چهارشنبه هشتم آبان 1387ساعت;0:38 توسط;فرشاد; |;

۱- اصفهان خوش گذشت.

۲- دلم برای آن دانشجوهای ارشد و دکترا که دنبال کـــون » علی کردان » استاد-استاد کرده اندو کلی موس-موس برای دریافت نمره ، می سوزد.

۳- فیلم کنعان را دوست دارم. کسی اینجا هست که فیلم » سیمای زنی در دوردست » رو دیده باشه؟

به من همون حس رو داد. خوشمان آمد.

۴- اوضاع احساسی آفتابی است. من دارم تغییر می کنم و خوشحالم.

;|+| نوشته شده در ;سه شنبه هفتم آبان 1387ساعت;0:13 توسط;فرشاد; |;

 

سلام. ما امروز صبح زود از خواب بیدار شدیم،حدود شش ونیم. یعنی بیست دقیقه پیش و تازه متوجه  شدیم که شنبه تعطیله. ما این اتفاق رو به فال نیک گرفتیم و تصمیم گرفتیم سوار ماشین شویم و برویم اصفهان. این احتمالا یکی از سریعترین تصمیمات زندگی ما بوده است تا حالا.مثل فیلما.

باشد که رستگار شویم.

;|+| نوشته شده در ;پنجشنبه دوم آبان 1387ساعت;7:3 توسط;فرشاد; |;

خاطره ها…

 

این برادرها و خواهرهای زحمت کش نیروی انتظامی شاغل در گــشت ارشاد من رو یاد این فیلم های پـــورنــویی میندازن که زن و مرده داستان با یک خودروی ون توی خیابون دنبال دخترهای خوشگل میگردند و بعد که شکار رو تور میکنن ، همون عقب ماشین هم ترتیب کار رو میدن.

دقت کردین ، شیشه ی اون عقب هم دودیه !!

باشد که رستگار شویم.

;|+| نوشته شده در ;سه شنبه سی ام مهر 1387ساعت;10:52 توسط;فرشاد; |;

تذکر می دهیم. . . .

 

دوستان عزیزی که از سریال لاست برای تقویت زبان انگلیسی شون استفاده میکنن توجه کنند که :

۱- شخصیتهای این داستان همگی یک جای کارشون می لنگه مثلا: کیت آدم کشته ، ساویر کلاهبرداره ، سعید شکنجه گر بوده، شانون عقده های دوران کودکی داشته ،  چارلی ۷-۸ سال هروئین مصرف میکرده ، جک به خاطر از دست دادن پدرش ناراحته و خیانت زنش هم اونو یه جورایی روانی کرده و . . .  . خلاصه کلام اینکه همشون آدمای بی تربیتی هستند. سعی نکنید مثل اونا حرف بزنید یا فکر نکنید که دادن لقبهای خاص به افراد شمارو باهوش نشون میده. برای خودتون میگم.

۲- این کلمه ی  Bloody  که در سریال به جای کلمه ی فخیمه ی Fu..Cking به کار میره در اکثر موارد منظور رو نمی رسونه. کاش شبکه ی ABC هم یک شماره ی 162 راه می انداخت تا من بتونم انقادات و یشنهاداتم رو به گوش دست اندرکارن برنامه برسونم.

۳- عاشق بابای جک هستم. حیف که ما نمیتونیم در کشور اسلامی عزیزمون کانتر یک بار و همه ی آدمهای پشتش رو درک کنیم ، تجربه ی خوبیه.

;|+| نوشته شده در ;دوشنبه بیست و نهم مهر 1387ساعت;19:40 توسط;فرشاد; |;

 

۰- یعنی همه ی شماهایی که برای پست قبل نظر گذاشتید یا این پست رو خوندین و نظر ندادین معنی این کلمهه رو میدونستین؟

۱- دوست دارم از افرادی که از کافه پیانو حتی خوششان هم نیامده بپرسم آخرین کتابی که خوانده اند و خوششان آمده چیست.

۲- پریشب بایک برند جدید ویسکی آشنا شدم به نام  King Royal . شیشه ی دسته دار داشت. جنس خوب و مرغوبی بود ، اگر هم حالی بهتون دست داد مارو دعا کنید.

۳- دیروز در  محل کار من دو تا از خانمهای منشی ، ضمن یک بحث کارشناسی به این نتیجه رسیدند که مهمترین نقطه قوت سریال یوسف ، دکورهای حرفه ای و زیبایش هست. امیدوارم اگر روزی گذارشون به مصر افتاد، از دیدن عظمت اهرام سکته کنن و بمیرن تا یاد بگیرن حرف مفت زدن عواقب هم داره.

;|+| نوشته شده در ;یکشنبه بیست و هشتم مهر 1387ساعت;22:35 توسط;فرشاد; |;

Lost in Translation

 

میدونی، اگر آدم حروف انگلیسی رو بلد باشه و یک کم هم از دستور زبانش بدونه ، یک کلمه ی جدید رو هر قدر هم مشکل باشه مثل INSTITUTIONALIZATION  به هر جون کندنی که که هست میخونه و توی یک دیکشنری هم معنیش رو پیدا میکنه ، به قول معروف سخته ولی ممکنه.

ولی وقتی شما حتی نمی توانید الفبای چینی رو تشخیص بدید و فرق یک جمله ی چینی با ترک روی دیوار رو نمی فهمین ، امکان نداره بتونین لغت جدید یاد بگیرین.

نسبت من به رفتارهای کسی که دوستش دارم و علایقش مثل نسبت من و زبان چینی است. اگر خودش نخواد که من چیزی یاد نگیرم ، خوب یاد نمیگیرم. یعنی نمیتونم یاد بگیرم.

;|+| نوشته شده در ;شنبه بیست و هفتم مهر 1387ساعت;18:15 توسط;فرشاد; |;

 

۱- آدمها دو دسته اند به نظرم. یک دسته من هستم و بقیه توی دسته ی دوم هستن. من با این ایدئولوژی ۲۴ ساله هم شده ام.

۲- آدمها در برخورد با خاطرات و روزانه نویسی های دوران گذشته دو حالت دارند. ا اشک میریزن و حسرت روزهای رفته رو می خورن یا کلی به خودشون میخندن که چه کــسخل های با نمکی بوده اند.

۳- دی ماه سال ۸۷ می شود ۱۰ سال که من هم روزانه نویسی دارم. مهمترین اشکالش این است که روند حماقت آدمهای اطرافت همیشه جلوی چشمت هست و میتونم ادامه ی روندشان رو هم حدس بزنم.  روزانه نویسی لذت غافلگیر شدن رو از آدم میگیره. یک جوری میشه مثل اینکه شما کلا دانای کل باشین.

۴- دیدن رویا های شبانه راجع به سریال لاست انگار چیز جدیدی نیست. من هم تجربه کردم.

۵- بوس آبدار.

;|+| نوشته شده در ;پنجشنبه بیست و پنجم مهر 1387ساعت;13:31 توسط;فرشاد; |;

 

۰- آیا شما حاضرید کسی که خیلی دوستش دارین برای اینکه براش قابل تحمل بشید تغییرتون بده؟ یعنی از ترس از دست دادنش بذارین عوضتون کنه، اونجوری که خودش دوست داره ؟ من دارم این کار رو می کنم چون از وضعیتی که الان دارم هم چندان سودی نمی برم، در کل با این تغییر چیزی از دست نمیدم.  

۱-  واقعا این معتادای تزریقی خیلی باحال هستن . من این ۴ روز گذشته ۸ تا تزریق وریدی داشتم. سوراخ سوراخ که شدم هیچ ،دستام هم کبود شده. درد هم میکنه. این برادرا و خواهرای تزریقی خیلی استقامت دارن واقعا ْ.

۲- ما هم با دریافت تمام سریال لاست یک جا در طول دوره خانه نشینی استعلاجی به جرگه لاست بین ها پیوستیم. کیف میده واقعا ْ. یک بازی جالب در نظر دارم ، به جای بازیگراش بازیگرای ایرانی پیشنهاد کنین. خیلی سخته.

۳- داروهایی که میخورم افسردگی و اضطراب وحشتناکی بهم میدن که نتایج جالبی هم در پی داره که به علت معذوریت اخلاقی از بیانش شرمنده ام. فقط گفتم که تو خماریش بمونین.

;|+| نوشته شده در ;یکشنبه بیست و یکم مهر 1387ساعت;0:43 توسط;فرشاد; |;

تلویزیون دیدیم…..

 

از این آدمهای اسکیزوفرنی که می چرخند توی وبلاگها و از طرف خدای محترمشون آدم رو نصیحت میکنن خنده ام میگیره. این یکی از عوارض جدیه کمبود شغل و مشغولیت های مناسب در مملکت ماست.

با همه ی شماهام،  حرف زدن بلد نیستین، خوب ساکت بودن رو که بلدین !

نکته ۱ : چقدر خدا شدن به آقای» سیروس مقدم» و» علیرضا افخمی» برازنده است . آخر سریال تکلیف بهشت و جهنم و برزخ رو روشن کردند که همه با خیال راحت بخوابند.

نکته ۲ : طرف اسمش هست » معصومه معصومی » خوب این اگر نره بهشت من به جاش برم؟

نکته ۳ : فردا اسمم رو عوض میکنم ، میگذارم » شانس الله اقبال زاده » . حتما توی فیلم بعدی سیروس جون میشینم جای بیل گیتس. 

 

;|+| نوشته شده در ;سه شنبه شانزدهم مهر 1387ساعت;2:38 توسط;فرشاد; |;