گاهی اوقات بد نیست آدم یک اعترافاتی بکنه که هم ثبت در تاریخ بشه، هم باعث انبساط خاطر دوستان در این ایام.
۱۰ سال پیش، در طی مراسم های عید دیدنی نوروز ۱۳۷۸ ، بنده که تازه تلاش میکردم ۱۵ ساله بشوم و تحرکاتی در لایه های زیرین لباسم هم حس میکردم، تصمیم گرفتم در جهت استفاده بهینه از این انرژی، به تمام دخترانی که در دسترس بودند پیشنهاد رابطه ی نامشروع بدهم.
قبل از عید از یکی از کارت فروشی های خیابان وصال، ۲۰ تا کارت خریدم، یادتونه؟ پسر و دختر ۷-۸ ساله ای که فیگور های رومانتیک و باسمه ای داشتن؟
دردسرتون ندم، آن کارتها مثل کارت عروسی پخش شد و حالا هنوز بعد از ۱۰ سال مایه ی خنده ی ماست. از ۷-۸ نفری که جدی بهشون فکر کرده بودم، ۳ تا جواب دادن. که این خودش یک داستان دیگه ای داره.
;|+| نوشته شده در ;چهارشنبه پنجم فروردین 1388ساعت;2:40 توسط;فرشاد; |;