پیشنهاد بی شرمانه

آدرس وبلاگم رو از ترس هیولاهای توئیتری از بیوگرافی توئیترم حذف کردم. اما هنوز همون تعداد روزی 4-5 تا بازدیدکننده رو دارم و واقعا برام عجیبه! یعنی نمیفهمم که از کجا آدمها مراجعه میکنن و چقدر این رفت و آمدشون بی سر و صدا و بی نشانه است. اصلا آیا هیچکسی حوصله میکنه که بشینه و یک پست مثلا 500 کلمه ای بخونه در حالیکه همه مون به توئیتهای 280 کاراکتری عادت کردیم؟

متوجه شدم جدیدا که موقع توئیت کردن اصلا فارسی رو فراموش میکنم؛ یعنی اضطرابی که برای تموم نشدن تعدا کاراکترها دارم باعث میشه که نتونم درست فارسی بنویسم. اولین راه حل به نظرم این بود که از فراسی نوشتن فاصله بگیرم کلا! یعنی ترک یابویی کنم اما انقدر این فضای لعنتی معتادم کرده که انگار بدون حضورش زندگی سخت میشه؛ دیگه خیلی که بخوابم به خودم استراحت بدم مثلا شب گوشی رو با خودم نمیبرم توی تخت و به جاش تبلت میبرم که کتاب بخونم.و چه کتاب های خوبی میخونم. این روزها شماره 65 مجله اندیشه پویا رو میخونم که واقعا از اون انتهای دل دوست داشتم در تولیدش سهمی داشته باشم. ‏

سر صبح با لرزش گوشی بیدار شدم؛ بعله دیشب گوشی رو برده بودم توی تخت! مدیر مالی مون داشت ویدئو کال میکرد؛ یه نگاه به خودم توی آینه کردم موهام انقدر آشفته بود که حتی بهش فکر هم نکردم. بعد فکر کردم که شاید توی جلسه ای باشه و نیاز به اطلاعاتی داشته باشه و بعد دیدم اگر کسی کنارش باشه احتمالا بهش یادآوری میکنه که ساعت 8 صبح روز تعطیل وقت مناسبی برای تماس گرفتن نبوده و خلاصه اینکه بیدار شدم و بعد بهش زنگ زدم. برام پیشنهاد کار داشت سر صبحی و البته که رد کردم! دلم میخواد یه روز خیلی مشروح راجع به حس و حال این روزها بنویسم و نمیدونم کی. ‏

2 نظر برای “پیشنهاد بی شرمانه

  1. سلام
    خوشحالم که بعد از مدت ها پیدات کردم
    میشه اکانت توییترت رو بم بگی
    دوست دارم اونجام دنبالت کنم

بیان دیدگاه