محبوب سابق

نه دیگه، بعد یک سال فکر میکنم من نباید بهت بگم که چقدر امشب خوشگل شدی، که چقدر این موهات که بلند شده بهت میاد، دیگه وقتشه که یادت بره این لحن منو، بری بگردی دنبال یک نفر که واقعا از ته دل اینها رو بهت بگه، با منظور بهت بگه، یعنی تهش فکرش یک جای دیگه‌ای باشه وقتی یهت میگه که خوشگل شدی، نه مثل من، که بهت میگم که خوشگل شدی که روحیه بگیری فقط، و هیچ منظور دیگه‌ای ندارم، برو بگرد دنبال یکی که بهت نظر داشته باشه، هدفدار قربون و صدقه‌ات بره، تو هم از این که مطلوب کسی هستی لذت ببری، مطلوب بودن احساس خوبیه،در مقابل اینکه فقط یک محبوب قدیمی باشی، برو دنبال اون آدمه، ظلم نکن به خودت، آفرین دختر خوب، آفرین محبوب سابق من،برو، دیگه وقتشه.

;|+| نوشته شده در ;شنبه چهارم اردیبهشت 1389ساعت;23:58 توسط;فرشاد; |;

12 نظر برای “محبوب سابق

  1. شنبه 4 اردیبهشت1389 ساعت: 23:25

    "قطار می‌رود / تو می‌روی / تمام ایستگاه می‌رود / ومن چقدر ساده ام / که سالهای سال / در انتظار تو / کنار این قطار رفته ایستاده ام /و همچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام "

  2. شنبه 4 اردیبهشت1389 ساعت: 23:49

    لعنتی. همیشه میرسه این روز..که خسنه میشی از محبوب بودن..که میخوای معشوق باشی..که گند میزنی به هرچی بوده و فکر میکردی موندگاره..لعنتی.

  3. یکشنبه 5 اردیبهشت1389 ساعت: 13:17

    این همون محبوبی نبود که وقتی مریض شدی بیمارستان کار ساز نبود و توروباید تو تخت اون بستری می کردن؟؟؟ یک روز که آفتاب بتابد.. خاطره آنهمه شبهای بارانی از یادمان می رود ( اینست حکایت انسانها : فراموشی)

  4. دوشنبه 6 اردیبهشت1389 ساعت: 16:6

    مي خوام محبوب قديميت بمونم كه موندم و معشوق جديد ديگران باشم كه هستم. اين بهترين روش برخورد با تو ئه. ارزش انسان بودن رو از "تو" گونه ها دريافت مي كنم . زن بودن را از" او" گونه ها و اين دور تسلسل براي تو و او نيز ادامه دارد…

  5. جمعه 10 اردیبهشت1389 ساعت: 20:49

    "من به عینه می بینم که در دنیای مدرن از دوستت دارم به عنوان چیزی شبیه لوبریکانت استفاده می شود که فقط سهولت دخول را بیشتر می کند"این پستت اینو یادم آورد

بیان دیدگاه