آئین دوست یابی

 

یکی از بزرگترین لذتهای دنیا، شروع دوستی است. یک جورهایی آدم هربار دلش ضعف میرود، هرچقدر هم که دور باشد و هرچقدر هم که ناممکن به نظر برسد، باز وسوسه ای است و آخزین بار هم ندارد.

یکجورهایی دل آدم غنج میرود که با همه ی انسانها دوست شود، با عاطفه ،با سارا، با هستی، با نازی، با نانازی، با مریم ،با سحر، با صبا،با رویا، با شیما، با شهرزاد، با مرجان، با مهرگان، با نسترن .

حالا اینکه چرا انسانها یعنی فقط دخترها دیگه به خودم مربوطه و کسی هم گیر نده لطفاْ !

اطلاعیه : دوستِ نو پذیرفته میشود. ( اونهایی که اسمشون توی لیست هست لطفا سریعتر اقدام کنند، بدیهی است که اولویت هم دارن! )

 

;|+| نوشته شده در ;یکشنبه هفتم تیر 1388ساعت;1:14 توسط;فرشاد; |;

11 نظر برای “آئین دوست یابی

  1. یکشنبه 7 تیر1388 ساعت: 8:7

    ببین فرشاد جان، الان که خوب فکرشو می کنم می بینم من رو توی خونه صدا می کنن شیما! با منم دوس می شی؟ (آیکون تله)

  2. یکشنبه 7 تیر1388 ساعت: 15:44

    من اسم واقعیم یکی از این هاست اما فکر نکنم منظورت با من باشه یعنی مطمئنم به هر حال خوشحال می شم باهات دوست بشم

  3. دوشنبه 8 تیر1388 ساعت: 19:43

    دوستی های جدید همیشه هیجان خاص خودشو داره اینکه با یه آدم جدید درباره موزیک درس آخرین فیلمایی که دیدی و خیلی چیزای دیگه صحبت کنی.اما گاهی آدم به یه نقطه ای میرسه که دیگه شانس تجربه کردن هیچ دوستی جدیدی رو نخواهد داشت.نه که اون وضعیت بد باشه اما خوب دیگه نمیتونی دوستی جدیدی رو تجربه کنی..

بیان دیدگاه