در حسرت تو هستم که تمام روزهای هفته در طلبت میسوزم و تو، فقط پذیرای او هستی که هر شبِ جمعه برای انجام امر ِ مستحب فقط، به بستر دل انگیزت میخزد.
مدتهاست که جای حرام و مباح و مستحبّ برای ما عوض شده، کاش میفهمیدی.
;|+| نوشته شده در ;پنجشنبه دهم اردیبهشت 1388ساعت;21:29 توسط;فرشاد; |;
پنجشنبه 10 اردیبهشت1388 ساعت: 21:48
کاش می فهمیدیم
پنجشنبه 10 اردیبهشت1388 ساعت: 23:24
سلام فرشاد بابت لينكي كه واسه اطلاعمون نسبت به خيانت گذاشتي ممنون .خوندنش حس خوبي به من داد.چشمت چطوره ؟
جمعه 11 اردیبهشت1388 ساعت: 1:12
آره خب اینم یه نظره!! مدتهاست جای خیلی چیزا عوض شده .
جمعه 11 اردیبهشت1388 ساعت: 2:1
دلم گرفت.
جمعه 11 اردیبهشت1388 ساعت: 4:17
……
جمعه 11 اردیبهشت1388 ساعت: 8:6
besiar ziba gofti va mamnoon dooste aziz,
شنبه 12 اردیبهشت1388 ساعت: 9:50
نه برادر، تازه ما جای مستحب و واجب را درست فهمیده ایم.
شنبه 12 اردیبهشت1388 ساعت: 11:40
خواستم راهنماییت کنم دیدم اینهمه دوست مهربان و فهمیده داری ؛ بپرس ازش تازه جای برادرش هم که هستی ؛ از اون مهمتر من هنوز منتظرم نوع همکاری شما و آقاى اتاق را ببینمببخشید ولی این مسئله واسم از مسئله شما مهمتره خب !
شنبه 12 اردیبهشت1388 ساعت: 14:8
چقد بد بود این پستت منو یاده یه رورهی خیلی تخ…از زندگیم انداخت که امیدوارم ماله تو اون مدلی نباشه