۱- دنیا وارونه شده، آخرالزمان فرارسیده. برای کاهش ساعات حضور والدبن گرامی در منزل ، پدر را ترغیب به فراگیری ساز سه تار کردیم و مادر را به عملی کردن رویایش که نقاش شدن بود مجبور. امروز مادرم را بردم برای خوش تخته شاسی و پاستل و گوآش و اینجور خرت و پرتها را بخرد. از شنبه می رود کلاس.
فکر کن، هفته ی دیگه باید برم دمِ درِ کلاس نقاشی دنبال مامانم!!
۲- هیچ فکر کرده اید تا حالا ؟ اگر خدا بود و یکی هم بود آن وقت کسی میگفت «خدای ِ من» ؟
;|+| نوشته شده در ;سه شنبه دهم دی 1387ساعت;0:2 توسط;فرشاد; |;
سه شنبه 10 دی1387 ساعت: 8:53
حالا اینو بگو که پس فردا میخوان برن تو کوچه دعوا …!
سه شنبه 10 دی1387 ساعت: 16:16
از اینکه توی یه خانواده ی هنرمند و هنر دوست دنیا اومدی چه احساسی داری ؟!!
شنبه 21 دی1387 ساعت: 22:41
آدم بره دنبال مامانش تا از کلاس بیارتشحس جالبی بود
چهارشنبه 26 فروردین1388 ساعت: 17:53
انتخاب کنمامانت عاشق معلم نقاشیش بشهیابابات عاشق استاد سه تار