یک جایی خواندم : وقنی نمی توانی به دوستت که گیر افتاده کمک کنی، حداقل به جای او فریاد بزن.
وقتی انقدر تخم (شهامت) نداری که فریاد بزنی چی؟
امان از دست شما نویسنده های خوش خیال.
;|+| نوشته شده در ;سه شنبه یکم مرداد 1387ساعت;1:14 توسط;فرشاد; |;
یک جایی خواندم : وقنی نمی توانی به دوستت که گیر افتاده کمک کنی، حداقل به جای او فریاد بزن.
وقتی انقدر تخم (شهامت) نداری که فریاد بزنی چی؟
امان از دست شما نویسنده های خوش خیال.
;|+| نوشته شده در ;سه شنبه یکم مرداد 1387ساعت;1:14 توسط;فرشاد; |;
سه شنبه 1 مرداد1387 ساعت: 8:22
امان داداامان
سه شنبه 1 مرداد1387 ساعت: 8:25
آن موقع چاره نیست، باید یک توجیهی پیدا کرد و خفه شد
سه شنبه 1 مرداد1387 ساعت: 9:27
هیچی. پا باید گذاش به فرار
سه شنبه 1 مرداد1387 ساعت: 13:33
رفیق فرشاد….خوش خیالی با تخم (شهامت) رابطه غیر افلاطونی دارن…نمیبینی…مگه؟؟توباشی…..اما……عزیز
سه شنبه 1 مرداد1387 ساعت: 21:31
به نظر من نویسنده خیلی خوش خیال بوده تو این دوره دوستا نه اینکه داد نمیزنن به جای تو بلکه اگه تو بخوای داد بزنی یه جوری جلوی صدات رو میگیرن :امتحانش مجانی نیست ولی میارزه.
سه شنبه 1 مرداد1387 ساعت: 21:36
ّّFM تو هنوز زنده ای بابا رو : رو برم
دوشنبه 26 اسفند1387 ساعت: 17:45
بعد میان هر دوتونو میگیرن که چرا از دیوار مردم بالا رفتینتوجیه کنید که همیشه هم این روش کارایی ندارد